تازه ها

دوشنبه 19 آذر 1397-8:23 کد خبر:37330

انتقام نرم


انعکاس شمال: پانزده سالم تمام شده ودرحالی که احساس می کنم مردی کامل شده ام پدرم به من بی توجهی کرده و هیچ ارزشی برای من و پیشنهادهایم قائل نیست، احساس می کنم پدرم مرا دوست نداشته و هیچ علاقه ای به من از خود نشان نمی دهد.

تنها موضوعاتی که از پدر در ذهن خود دارم دستورات وقت و بی وقت وی می باشد،او هر کاری را که من دوست دارم انجام بدهم با آن مخالفت می کند، گاهی در طی روز با چندین مورد از پیشنهادهای من به عنوان یک پسر 15ساله مخالفت می کند و با این رفتار پدر احساس کلافگی شدید به من دست می دهد.

خیلی بده که انسان حتی لباس خود را به اختیار خود نتواند بپوشد،می خواهم لباسی تهیه کنم یا می گوید این گشاد است و مردم به ما می خندند ویا می گوید فلان لباس در شان و منزلت خانوادگی ما نیست و مرا منصرف از تهیه لباس مورد علاقه ام می کند،البته من اکثر اوقات با لج و لجبازی سعی می کنم به هدفم برسم،اما پدرم وقتی با پرخاشگری های من مواجه می شود به من بی محلی می کند.

یک سالی است که احساس می کنم مرا به حال خود رها کرده و اصلا دوستم ندارد،البته برام مهم نیست که دوستم داشته باشد و یا نداشته باشد، من هم با بی محلی هایش احساس راحتی و آزادی بیشتری کردم و با دوستان و رفیقام هر کاری که دلم خواست انجام دادم.

نخست به سمت مصرف سیگار و سپس حشیش رفتم و بعد از آن سر از مصرف همه گونه مواد مخدر در آوردم ضمن اینکه انواع داروهای روانگردان را نیز تجربه کرده ام و همه اینها صرفا برای این بود تا لج پدرم را در بیاورم و به عبارتی از وی انتقام بگیرم.

اما اکنون بعد از حدود 9 ماه مصرف فهمیدم در رفتارم تغییرات شدیدی ایجاد شده و من بسیاری از توانایی های خود را از دست داده ام.البته از بکن نکنهای پدر و گاهی مادرم نیز خسته شده ام، این خستگی به اندازه ای است که وقتی پدرم در منزل نیست به خانه می روم و اگر نه ترجیح می دهم در بین دوستانم حتی شبها تا دیر وقت باشم.

در هرحال به نظرم با این رفتارهایم بیش از آنکه از پدرم انتقام بگیرم فقط به خودم ضربه زدم.

نظر کارشناس:

نوجوانی یکی از حساس ترین و مهمترین مراحل رشد افراد می باشد.درحالی که فرد در این مرحله با رشد فیزیکی و ظاهری مواجه است که باعث افزایش اعتماد بنفس وی شده و منجر می گردد تا خود را به عنوان فردی رشد یافته که توان انجام امورات شخصی خود را داشته و می تواند مهمترین تصمیمات زندگی اش را شخصا اتخاذ کند، از درون نیز به دلیل ترشح بالای انواع هورمونها بویژه هورمونهای رشد(تستستورون یکی از این هورمونهاست) تحریک می شود، اصولا تحریک پذیری به دلیل افزایش ترشح هورمونها از شاخصه های هرنوجوانی می تواند باشد.

نوجوان در این مرحله درحالی که از نظر هیجانی نیز دچار تغییراتی اساسی می گردد،از اطرافیان خود نیز انتظاراتی را دارد،وی درحالی خود را باور دارد،انتظار دارد تا اطرافیان به قدرت و تصمیمات وی احترام بگذارند،اما برعکس بسیاری از والدین بدون اطلاع از تغییر و تحولات درونی نوجوان با توجه به این که این مرحله از رشد متصل به دوران کودکی می باشد،هنوز توان اعتماد به وی را ندارند.

به همین دلیل گاهی هنوز دستوراتی را به فرزندان خود در این مرحله از زندگی می دهند که به اعتماد بنفس آنها آسیب رسانده ویا منجر به احساس حقارت نوجوان می گردد.

معمولا چنین نوجوانانی راه پرخاشگری و دوری از جو منزل را در پیش می گیرند،چرا که داخل منزل محرک و مشوق مثبتی را که باید احساس نمی کنند،و البته از طرفی با وجود پدر و مادری کنترل گر احساس نا امنی می کنند،این نوجوانان معمولا جمع دوستان را به جو خانوادگی خود ترجیح می دهند.

مخالفت های پی در پی والدین به تصمیمات مختلف نوجوان نیز می تواند پیامدهای مشابهی را در پی داشته باشد، گاهی چنین نوجوانانی بدون توجه به نیت خیرخواهانه والدین در پی انتقام از آنها با گرایش به رفتارهای پرخطری مثل مصرف مواد مخدر و الکل روی می آورند،که برای آنها بسیار خطرناک و از نظر سلامت فیزیک و روان هزینه بردار است.

درک متقابل فرزند،احترام به تصمیمات نوجوان و وارد کردن وی در برخی از تصمیمات مهم خانواده می تواند به افزایش اعتماد بنفس نوجوان کمک کرده ضمن اینکه ارتباط موثر با نوجوان از سوی والدین وی را در مقابل رفتارهای پرخطر بیمه خواهد نمود.

قاسم گرجی،کارشناس ارشد روانشناسی مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان مازندران

 

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :